نفس سوخته

ز آتش پنهان عشق هر که شد افروخته
دود نخیزد از او چون نفس سوخته

۶ مطلب در مهر ۱۳۹۰ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

اگه یه جایی از سنگر انقلاب رو پر کردی و در این جنگ جدید یه جای این قافله هستی  و بعضی وقتها این جمله  و شبیه اینها که :

" در حد من نیست ."

  " اصلا اونقدر تجربه ندارم  ."     " من باید کلی کتاب بخونم و بعد این مسئولیت رو قبول کنم . "   و ...

قلقلکت میده . جریان پایین رو حتما بخون : (مخصوصا معلم ها و مربیان)

" همیشه ته دل ما این ترس بود که مبادا ما که به طور کلاسیک درس نظامی گری نخوانده ایم ، بر اثر اشتباه و ندانم کاری بی جهت جان نیروهای زبردست را به خطر بیندازیم .

  • مجید شجاعی زاده

کی گفته دوری و دوستی ؟

اینهمه ما از خدا دور بودیم ...  

 ککمون هم گزید ؟

اما اونا که هر لحظه با خدا بودند خیلی از جهنم خدا  (بخونید جدایی از خدا) وحشت دارند .

کمیل امیرالمومنین رو بخونید...

  • مجید شجاعی زاده

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام
خیلی وقتها به این فکر میکردم چه جوریاست که هر چی آدم  درست و حسابی تر هست ، بیشتر به فکر جهنم و عذاب قیامت هست ولی من و امثال بنده با این اوضاع خراب ، خیلی دغدغه جهنم رو نداریم . که دو - سه روز پیش یه اتفاقی افتاد که ...
رفیقم می گفت : " (فلانی) اینقدر به این بچه ها نگو ، اگه حدنصاب امتحان رو نیارید ، از کانون اخراج میشید . فلانی و فلانی خیلی ترسیدند نکنه اخراج بشند . "
جالب بود دقیقا کسانی رو گفت که اوضاع علمیشون از بقیه بهتر بود و بیشتر دوست داشتند در مجموعه بمونند نه اونا که اوضاعشون خراب بود .
تازه دوزاریم افتاد که...

گویا هر کس به این دنیا خو نگرفته باشه و اوضاع و احوالش خوب باشه  خیلی از عذاب جهنم و دوری از محبوبش  میترسه .

در گوشی بگم : اوضاع خیلی خرابه

  • مجید شجاعی زاده

حجةالاسلام و المسلمین دکتر آقاتهرانی در یکی از خاطرات خود می گوید: یک روز جلوی در موسسه دختر خانم جوانی جلوی من را گرفت و اظهار داشت: می خواهد مسلمان شود.

 

سوال کردم چه اطلاعاتی پیرامون اسلام دارید؟ گفت: به نتیجه رسیده ام مسلمان شوم. پیشنهاد مطالعه چند کتاب را دادم، کتاب ها در اختیارش گذاشته شد؛ بعد از مدتی با اشتیاق به نزدم آمد و گفت: کتاب ها را خوانده و می خواهم مسلمان شوم.

باز چند کتاب دیگر هم به او دادم و گفتم: ....

بقیه ماجرا رو در ادامه مطلب ببینید


  • مجید شجاعی زاده

رُوِیَ عَنْ علیٍّ علیه السّلام قال:

مَنْ لَمْ یَعْتَبِرْ بِغِیَرِالدُّنْیَا وَ صُرُوفِهَا لَمْ تَنْجَعْ فِیهِ الْمَوَاعِظُ.

ترجمه حدیث: روایت از امیرالمؤمنین علی(علیه السّلام) منقول است که فرمودند: اگر کسی از تغییرات و حال به حال شدن امور دنیایی پند و عبرت نگیرد، ‌موعظه‌‏ها و نصیحتهای (زبانی) در او اثری نمی‏گذارد.

شرح حدیث: این روایت از نظر معانی بسیار قوی و پربار است. مقدمتاً عرض می‏کنم که انسان از نظر درونی به گونه‌‏ای است که دو دریچه برای ورود ادراکات و دریافت‏های بیرونی دارد. یکی چشم (دیداری) و دیگری گوش (شنیداری). بعضی چیزها را انسان به ‏طور معمول می‏بیند و برخی چیزها را می‏شنود. دریافت‏‌های انسان از طریق دیداری «زبان حال» است و دریافت‏‌های او از طریق شنیداری «زبان قال» (گفتار) است. تو این دو دریچه را برای دریافت‏‌هایت نسبت به بیرون داری؛ هم می‏‌بینی و هم می‌‏شنوی. امّا بحث در ‌اثرگذاری این دو است.

شبهه‌ای نیست که قوّه باصره یا بینایی، اثرش بر انسان از قوّه شنوایی بیشتر است. اگر جنبه دیداری‏‌ات روی تو اثر نگذارد، ‌بدان که جنبه شنیداری هم روی تو اثری نمی‏گذارد. اگر کسی تغییر دنیا و حالی به حالی شدن آن را ببیند و پند نگیرد، ‌یعنی از این «زبان حال» ‌عبرت نگیرد، این را بدانید که زبان قال در او هیچ اثری نخواهد گذاشت. زبان حال دنیا این است که این دنیا جایی نیست که انسان بتواند همواره به‌ آنچه دلش می‏خواهد برسد. دنیا همه ­اش پستی و بلندی است. بی‏خود زحمت نکش! به آن نمی‏رسی! چه مال، چه ‌ریاست و حتی در بُعد جسمی‏ اش.

یک روز فردی را می‌‏بینی که دارای مال و مقام و... است، ‌اما روز دیگر هم ‏او را می‏‌بینی که زبون و ذلیل شده است. یک روز در اوج عزت است و یک روز در حضیض ذلت! این‏ها را با چشم‏هایت ببین! اگر بنا شود از آنچه که با چشمت می‏‌بینی و از این دریچه در درون تو وارد می‌‏شود پند نگیری، بدان که زبان قال هم در تو هیچ اثری نخواهد گذاشت. تمام بیست و چهار هزار پیغمبر هم بیایند به گوشت بخوانند، هیچ فایده‌‏ای ندارد. یک گوش می‌­شود در، یک گوش می‌شود دروازه! البته من یک چیز دیگر می‏گویم و آن اینکه چنین آدمی اصلاً‌ گوشش در ندارد! چون حواسش جای دیگر است. در همان خیالات خودش بازی می‏کند. خدا کند یک گوشش در باشد و بیاید داخل، شاید اثری بگذارد و برود! اینکه از یک طرف بیاید و از آن طرف بیرون رود بهتر است از اینکه اصلاً گوشش دری نداشته باشد!

این روایت جمله کوتاهی است، اما خیلی حرف در آن است. «مَنْ لَمْ یَعْتَبِرْ بِغِیَرِالدُّنْیَا وَ صُرُوفِهَا لَمْ تَنْجَعْ فِیهِ الْمَوَاعِظُ». اگر کسی از این تغییرات دنیایی و حالی به حالی شدن‏های دنیا عبرت نگیرد و ‌پند نیاموزد، پندهای زبانی هیچ اثری در او ندارد. وقتی زبان حال در او اثر نمی‌‏کند، ‌زبان قال هیچ اثری بر او ندارد. انسان نباید با این امور دنیایی غافلانه برخورد کند؛ بلکه باید فکر کند و پند بگیرد. واقعاً‌ هم این‏گونه است. در همه امور هم این عبرت‏‌ها هست. در امور کسب و کار، زندگی، معاشرت و به طور کلّی در همه چیز پند و موعظه و عبرت نهفته است. باید از رویدادها و تغییرات و پستی‌‏بلندی‏‌های دنیا عبرت گرفت. چیزهایی را که با چشم می‏‌بینی، اگر در درونت به تو پند ندهد، هرچه پند و اندرز به گوش تو بخوانند، ‌اثر نخواهد کرد.

  • مجید شجاعی زاده

بسم الله الرحمن الرحیم

 

به بهانه هفته دفاع مقدس

 

این وصیتنامه ‏هایى که این عزیزان مینویسند مطالعه کنید.

پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکى از این وصیتنامه‏ ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.

امام روح الله - ره

 

 

«این وصیت‌نامه‌هایی که امام می‌فرمودند بخوانید، من به این توصیه ایشان خیلی عمل کرده‌ام. هر چه از وصیت‌نامه‌های همین بچه‌های شهید به دستم رسیده، غالبا من اینها را خوانده‌ام، چیزهای عجیبی است. ما واقعا از این وصیت‌نامه‌ها درس می‌گیریم. اینجا معلوم می‌شود که درس و علم و علوم الاهی پیش از آنکه به ظواهر و قالب‌های رسمی وابسته باشد، به حکمت معنوی وابسته است، آن جوان خطش هم به زور خوانده می‌شود، اما هر کلمه‌اش برای من و امثال من یک درس راهگشاست و من خودم خیلی استفاده کردم.» (سخنرانی 27 شهریور 1370)

رهبرم سید علی

 

 

شهیدی که امام زمان را دیده بود

 

بگذارید بعد از مرگم بدانند که همانطور که اساتید بزرگمان می گفتند نوکر محال است صاحبش را نبیند من نیز صاحبم را محبوبم را دیدار کردم اما افسوس که تا این لحظه که این وصیت را می نویسم.

  دیدار مجدد او نصیبم نگشت بدانید که امام زمانمان حی و حاضر است و او پشتیبان همه شیعیان می باشد از یاد او غافل نگردید دیگر در این مورد گریه مجالم نمی دهد بیشتر بنویسم و تا این زمان دیدار او را برای هیچکس نگفتم مبادا که ریا شود و فقط که دیگر می گویم که از آن دیدار به بعد چون دیگر تا این لحظه او را ندیده ام تمام جگرم سوخته است .

قسمتی از وصیت نامه شهید مصطفی ابراهیمی مجد

 

 وصیت‌نامه شهید علیرضا موحد دانش

 

 بسم الله الرحمن الرحیم

اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمد رسول الله (ص)، اشهد ان على ولى الله

سلام علیکم در زمانى قلم به نیت وصیت بر کاغذ مى لغزانم که هیچ‌گونه لیاقت شهادت را در خود نمى‌بینم. وقتى به قلبم رجوع مى‌کنم غیر از سیاهى و تباهى و معصیت چیزى نمى‌یابم و به همین دلیل است که از پروردگار توانا عاجزانه می‌خواهم که تا مرا نیامرزیده است از دنیا نبرد.

...

.

.

.

.



  • مجید شجاعی زاده