متن زیر را با دقت بخوانید که جای جای آن انبوهی از غربت نهفته است :
در کتاب "وقعه الصفین" می نویسد : هنگامی که سپاهیان شام قرآن را بر سر نیزه ها کردند و سپاه امیرالمومنین علیه السلام را دعوت به حکم قرآن کردند ، میان پیروان امام اختلاف افتاد ،
" گروهی فریاد زدند : جنگ را ادامه می دهیم ، ولی بیشتر افراد صدا زدند داوری کتاب خدا را قبول می کنیم ، جنگ برای ما جایز نیست زیرا ما را به حکمیت و داوری قرآن فراخوانده اند . از همه سو فریاد برآمد : ترک مخاصمه می کنیم و صلح را می پذیریم ."
امیرالمومنین علیه السلام که این وضعیت را مشاهده کرد خطاب به لشکریانش فرمود : " ای مردم ، من برای پذیرش فرمان کتاب خدا سزاوارترین شما هستم ، ولی معاویه ، عمروعاص و پسر ابی معیط طرفدار دین نیستند و از قرآن جانبداری نمی کنند .....
منظورشان از این امر فریب ، حیله و سست کردن اراده شماست .
شما اگر یک ساعت بازو و جمجمه هایتان را به من عاریه دهید ، حق در جایگاه خودش مستقر گردیده ، چیزی جز برافتادن قوم ستمکار باقی نخواهد ماند .
در این هنگام بیست هزار نفر از لشکریان اطراف امیرالمومنین علیه السلام را گرفتند و به جای آن که حضرت را امیر مومنان خطاب کنند بی ادبانه فریاد زدند : یا علی به ...
- ۴ نظر
- ۰۹ آبان ۹۰ ، ۱۹:۱۰